۩۩۩ متن سمینار تایلند به دو زبان (۲۰۰۹)

 

For those who had the precious opportunity of attending the second leadership seminar of Palinure which was held in Bangkok, Thailand, Dec1-3, 2009 it was absolutely an unforgettable experience. In an atmosphere filled with positive energy, sincerity and inspiration a message was delivered, to none, it has ever been similar; ‘’Change the world but one heart at a time’’. That sure enough pinned everybody’s vision to the furthest horizons of achievement and accomplishment
سمینار برگذار شده کمپانی پالینور در بانکوک پایتخت کشور تایلند در منطقه جنوب شرقی آسیا ، برای تمام کسانی که فرصت گرانبهای حضور در این سمینار داشته اند تجربه ای فراموش نشدنی بوده است . در فضایی مملو از انرژی و صداقت پیام الهام بخش (( با تغییر یک قلب در هر لحظه ، دنیا را تغییر دهید.)) برای همگان به ارمغان آورده شد و ویژنها و رویاهای حاضران به افقهای موفقیتهای آینده پیوند زده شد.

Mr. Russell (Investment Department) commenced the first day reading Mr. Gardner’s message to the audience
آقای راسل (مدیر بخش سرگرمی کمپانی پالینور ) اولین روز را با خواندن پیام آقای دیوید گاردنر (مدیرعامل کمپانی پالینور) برای شرکت کنندگان سمینار آغاز نمود
Then the Greatest Networker In The World , John Milton Fogg, blessed the attendants with his seminal ideas on the empowerment of listening
سپس بزرگترین نتورکر دنیا ،آقای جان میلتون فاگ ، به عنوان سخنران اصلی سمینار تمام شرکت کنندگان را مجذوب افکار و ایده های خود در مورد قدرت گوش دادن کرد .



Then Mr. Dale (Network Marketing Department) engraved an ever-lasting image on everybody’s mind with his invigorating words that, indeed, touched every single heart present in the seminar
بعد از آقای فاگ نوبت به اعضای بخش بازاریابی شبکه ای کمپانی رسید که در ابتدا آقای دیل ( بخش بازاریابی شبکه ای کمپانی پالینور) با جملات نیروبخش خود تصویری جاودان از خود بر اذهان حضار حک کرد و قلب تک تک حضار در سمینار را تسخیر کرد.

Mr. Sean (Network Marketing Department) closed the first day with his friendly lecture and believe it or not without Mr. Sean it would have seemed like there was something missing in the event. And it was only the first day. Palinure went on to coin another two days in its log that multiplied the energy and inspiration available in the seminar. But what was remarkably interesting after the first day was how all the leaders automatically formed groups to discuss the ideas presented by the lecturers
نفر بعدی از بخش نتورک مارکتینگ کمپانی ، آقای شان نام داشتند که با سخنرانی دوست داشتنی ایشان روز اول سمینار به پایان رسید ، نمی دانم باور می کنید یا نه ، این سمینار باشکوه بدون وجود آقای شان حتما یه چیزی کم داشت.
پالینر دو روز بعدی سمینار را هم با افزایش دو عامل اصلی انرژی و روح صداقت ادامه داد . ولی نکته جالب بعد از روز اول سمینار جمع شدن تیم ها و صحبت و بحث در مورد مسائل مطرح شده در سمینار به صورت خودجوش در لابی هتل محل اسکان بود.
The second day of the seminar was one of those events that one would most probably say: what if I had missed that event?! It started with John M. Fogg talking about speaking and the five most important questions to be asked. He invited everybody to be open to what we don’t know we don’t know for that is where the opportunity lays.

Thereafter, Mr. Dale explored the issue of ‘’personal responsibility to SELF’’ with all the energy and joy he was dedicated to share. He went on to say: ‘’ the man or woman who does not read by choice, is no better or no worse than a man or woman who will not or cannot read’’. Another valuable gift he gave everybody was ‘’It is one thing to hear the possibility for change, see the path and be awakened to the benefit of the positive versus negative control, it is another to walk this path consciously, consistently and with intention’’. The energy soared up when he surprisingly started dancing with a small crowd along with a song and that everybody followed suit.
دومین روز سمینار از آن روزهایی بود که اگر حضور نمی داشتیم بعدها حسرت میخوردیم که چنین روز بزرگی را از دست داده ایم. به هر حال روز دوم با صحبتهای معلم بزرگ جان میلتون فاگ که حضورش در این سمینار خود مایه مباهات تمام پالینوریها است، آغاز شد که در مورد مهارتهای سخن گفتن و پنج سوال مهمی که باید از خودمان بپرسیم ،صحبت کردند .ایشان همگان را به باز کردن ناگشوده ها و پیدا کردن راههای جدید با این منطق که هیچ کس نمی داند فرصت کجا آرمیده است ، تشویق کردند.
بعد از آقای فاگ بزرگ ، نوبت به آقای دیل رسید که ایشان با تمام انرژی که از ایشان سراغ داشتیم در رابطه با مسئولیت پذیری در برابر خودمان (تعهد به خودمان و باورهایمان) صحبت کردند ، او سالها تجربه خود را با بررسی این جمله که "مردان یا زنانی که به اختیار خود کتاب نمی خوانند از مردان یا زنانی که توانایی خواندن کتاب را ندارند (بیسواد) بهتر یا بدتر نیستند" برای شرکت کنندگان تحلیل کرد. هدیه ارزشمند دیگری که آقای دیل به همگان داد آن بود که " تنها یک مطلب برای امکانپذیر بودن یک تغییر مهم است ، آگاهی از مسیر و نتایج مثبت آن در مقابل عوامل منفی و مسئله مهم دیگر هوشیارانه قدم گذاردن درمسیر ،تداوم و داشتن مقصد مشخص می باشد. انرژی جمع زمانی که این لیدر با تجربه ناگهان با گروه کوچکی از لیدرها و با موسیقی هیجان انگیزی که در محیط پخش می شد، شروع به رقصیدن کرد به اوج خود رسید، چقدر زیبا و خاطره برانگیز بود.
Mr. Sean nourished the voracious appetite of the leaders with his technical yet simple speech on how to build a great team. He asserted that leadership with a vision was one of the steps to start with. Planning was another important ingredient. And last but not least he asked the leaders to focus on building others. Here are some of his key ideas; be more ‘’interested’’ than ‘’interesting’’. Make them feel like they can’t lose with you
موضوع صحبت آقای شان در روز دوم پروراندن اشتهای دستیابی به موفقیت های بزرگ در لیدرها با تکنیک های موفقیت و روش ایجاد یک تیم بزرگ را به روشی ساده برای لیدرهای کمپانی پالینور تحلیل کرد. ایشان رهبری با بینش درست را اولین قدم برای شروع و عامل دیگر را برنامه ریزی درست می دانست و در نهایت ایشان از لیدر ها تمرکز روی ساختن دیگران ، مشتاق بودن بیشتر از جذاب بودن را خواستار شد . با آنها جوری رفتار کنید که آنان باور داشته باشند که همراه با شما نمی توانند بازنده باشند .


On the other side, the second day was also a day of traditional performances of the rich Thai culture. The entertaining breaks were barely just breaks. They had much more to offer
On the same day Ms.Thimson (Project manager of Palinure International) talked about Palinure Entertainment and their plans for future and akso asked everybody to help company in this project much more than before
باز هم روز دوم با اجراهای سنتی زیبایی از فرهنگ غنی تایلندی بخش های میان برنامه جذابیت های خود را به همراه داشت ... اما باز هم برنامه ادامه داشت ...
در همین روز خانم تیمسن (مدیر پروژه های کمپانی پالینور) در مورد تاریخچه اینترتینمنت (سرگرمی) و برنامه های آتی کمپانی برای گسترش و نوسازی آن در سال 2010 صحبت کرد و از همگان ، همکاری با کمپانی در پیشبرد این پروژه را خواستار شد.
نکته جالب در این سمینار پر بودن مفاهیم کلیدی در آن بود همانطور که در عکسها قابل مشاهده است تمام لیدرها همواره مشغول نکته برداری از تمام جنبه های صحبتهای سخنرانان بودند.

Another remarkable point is how leaders took notes on almost everything said in the seminar.

Last day of an unprecedented seminar opened up by John again. However, this time leaders were bestowed the opportunity to ask Mr. Fogg any questions they had in their mind. Mr. Fogg spent almost two hours discussing questions.

Then Sean came to have his words with the audience. An unforgettable part of his speech was the reading he had prepared about the dash line on a man’s gravestone. It was a moving story on how we should deal with the dash which in fact represented our life.

Then Dale came on stage to give everybody a shocking story. It turned out that it was his. His story plain showed everybody that he was there by choice. Then he left everything on the table as he suggested it to everybody to do the same in their lives. The third day was all about surprises. Mr. Dale gave everybody a memento. It was a key. It was a key mounted with a message and a piece of his heart. It was a heart that had prayed for everybody the night before. It was his.

On the third day the chief members were rewarded with their gifts and awards and also some received a copy of Fogg’s new books (Its Time For Network Marketing) with his signature
روز آخر سمینار هم با صحبتهای معلم افسانه ای نتورک ،جان میلتون فاگ، آغاز شد. در این قسمت ، به رهبران اجازه پرسیدن هر سوالی که در ذهنشان بود ،داده شد. آقای فاگ تقریبا دو ساعت کامل صرف بحث در مورد سوالات مطرح شده توسط لیدرها کرد و واقعا به زیبایی سوالات لیدرها را پاسخ گفت .
آقای شان در روز دوم شروع به سخنرانی کردند از مهمترین و فراموش نشدنی ترین قسمتهای سخنان آقای شان متنی بود که در مورد نوشته های روی سنگ قبر انسان تهیه شده بود ، داستان چگونگی مواجه شدن با خط تیره روی سنگ قبر که گویای کل زندگی است، و چقدر زیبا و نکته سنج این داستان نوشته شده بود.
بعد از آن آقای دیل آمدند روی صحنه ، برای همگان داستانی شوکه کننده را تعریف کنند ، در نهایت متوجه شدیم داستان زندگی خود ایشان بوده است .داستان او به وضوح به همگان نشان می داد که ایشان به انتخاب خود به این میزان رشد کرده اند ...سپس ایشان تمام تجربیات خود را در مورد زندگی صادقانه در اختیار بقیه قرار دادند و به آنها استفاده از این تجربیات را توصیه کردند.
روز سوم تماما شگفتی بود، آقای دیل به همه حضار هدیه ای داد ، هدیه اش یک عدد کلید بود ،یک کلید که همراه یک پیام و بخشی از قلب بزرگ این مرد مهربان بود . این همان قلبی بود که شب قبل برای کل این جمع آرزوهای بزرگ کرده بود.
در روز سوم لیدرهای اول کمپانی از دست نماینده آقای گاردنر لوح تقدیر و یک کپی از کتاب جدید آقای جان میلتون فاگ ،الان زمان نتورک مارکتینگ می باشد، با امضای خود ایشان دریافت کردند ...در متن نوشته شده به دست خط آقای فاگ ، اغلب به زیبایی از لیدر ها برای اینکه نتورکر شده اند تشکر شده است ...

Also, there were four of the leaders that were given time to have their words with the audience. Their speech gave the main speakers of the seminar such an impact that they asked the audience to let them have their time to give their special compliments to the leaders.
چهار نفر از لیدرها فرصت این را پیدا کردند که برای شنوندگان سخنرانی کنند ،چنان سخنرانی تاثیرگذاری انجام دادند که سخنرانان اصلی سمینار خواستار دادن وقت مازاد به آنها برای ادامه مطالبشان شدند.
آقایان فاگ ، دیل، شان، راسل، دیوید گاردنر و خانم تیمسن هدایایی به رسم یادبود از طرف تیم های مختلف شرکت کننده در سمینار دریافت کردند که جدا دست بچه ها درد نکند سنگ تمام گذاشتن ...
Mr. Fogg, Dale, Sean, Russell and Mr. Gardner received gifts from the leaders. Finally all the team from company (Mr.Russel, Mr.Dale, Mr.sean and Mr.Tod) cut the second anniversary cake together. Like anything else in the second Palinure seminar the cake, too, came as a surprise, it was the biggest cake anyone in the seminar had ever seen
در انتها اعضای تیم کمپانی کیک یادبود دومین سال فعالیت کمپانی را بریدند، کیک هم مثل تمام چیزهای دیگر دومین سمینار شگفت آور بود، بزرگتربن کیکی بود که تا به حال همگان دیده بودند...
The second leadership seminar of Palinure was a legendary manifestation of a vision carried by many for two years. It set an example not only for those involved with Palinure, but for all the companies and individuals who decide to make a difference in the world. It was replete with seminal ideas, insightful knowledge, practical and theoretical techniques as well as a great deal of self development, goal setting workshop, pure sincerity and inspiration. Palinure, indeed, is for us all and it is not the end as promised before…
دومین سمینار رهبری کمپانی پالینور پیاده سازی افسانه ای از چیزی بود که به مدت دو سال در اذهان ساخته شده بود، این سمینار نمونه ای شد نه تنها برای کسانی که در کمپانی پالینور هستند بلکه برای تمام کمپانی ها و افرادی که تصمیم می گیرند دنیا را تغییر دهند. این سمینار لبریز از حجم زیادی از ایده های جدید بود، دانش حسی عمیق ،تکنیک های عملی و تئوری در رابطه با توسعه خودشناسی وتواناییهای فردی ،کارگاه تعیین اهداف ، صداقت خالص و الهام بخش ...همه و همه یکجا جمع شده بودند. با تمام این صحبتها پالینور اثبات کرد که متعلق به تمام کاربرانش است و این پایان راه نیست همانطور که قبلا وعده داده شده بود...
در آینده نزدیک متن کامل سخنرانیها را قرار خواهیم داد ... 
با تشکر از http://chiefmembers.blogspot.com/ بابت ترجمه متن.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد